تولد سوپرایزی از طرف مامان ن و باباجی
قرار بود مامان ن یه تولد برای باربد بگیره جوری که باربد سوپرایز بشه خلاصه قرار شد وقتی که ما رسیدیم اصفهان همون موقع برای باربد تولد بگیرن و سوپرایزش کنن البته باربد هم خیلی سوپرایز شد و کلی خوشحال مامان ن کلی زحمت کشیده بود البته زندایی سیما و دایی پردیس و تک ( اتابک) هم کلی زحمت کشیده بودناز همشون خیلی ممنونم بخصوص مادر عزیزم که همیشه بهترینها را برای ما انجام میده. دوستت دارم مادرم ...
نویسنده :
پارمیس (مامان باربد)
19:49
اولین دندانپزشکی
چند وقتی بود یک خال کوچیک زده بود روی دندان باربد پس تصمیم گرفتیم ببریمش دندانپزشکی البته یک دلهره بدی داشتیم هم من و هم باباش تا اینکه خدا ما را با یک خانم دکتر که مثل یک فرشته است آشنا کرد البته باز هم از طریق سیمای عزیزم خانم دکتر ندا دختر خاله سیما جون هستند که توی یک مهمونی باهاشون آشنا شدیم تا دندون باربد را دیدن بهمون وقت دادن تا باربد را ببریم مطبشون کلی زحمت کشیدن و حوصله به خرج دادن برای دندون باربد امیدوارم بتونم یه جوری زحماتشون را جبران بکنم. با تشکر از زحمات دکتر ندا ...
یک روز خوب پاییزی در کنار دوستان
توی این چند روزی که اصفهان بودیم کلی بهمون خوش گذشت ولی یکی از این روزهای فراموش نشدنی در پارک ناژوان بود که مهمون آسیه جان و آقا سعید بودیم کلی زحمت کشیده بودن و چه آش خوشمزه ای درست کرده بودن دستشون درد نکنه. باربد هم در کنار دنیا و حسین کلی بازی کرد و بسیار خوشگذراند. ...